توسط دکتر شریف لک‌زایی تبیین شد:

استقلال و آزادی بعنوان «ارزش و تفضل‌الهی» به انقلاب اسلامی ختم شد

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در چهارمین همایش فلسفه سیاسی انقلاب اسلامی و گام دوم «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» گفت: استقلال و آزادی بعنوان ارزش و تفضل الهی است، با این نگاه انسان می‌تواند متحول شود و مسیر خودش را انتخاب کند که این انتخاب و مسیر به انقلاب اسلامی ختم شده و باید تداوم داشته باشد.

به گزارش دفتر رسانه و ارتباطات نهضت استادی بسیج اصفهان، دکتر شریف لک‌زایی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در چهارمین همایش فلسفه سیاسی انقلاب اسلامی و گام دوم «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» که به همت دفتر امام جمعه شاهین شهر با همکاری بسیج اساتید استان اصفهان برگزار شد، گفت: استقلال و آزادی بعنوان ارزش و تفضل الهی است که با این نگاه انسان می‌تواند متحول شود و مسیر خودش را انتخاب کند که این مسیر به انقلاب اسلامی ختم شده و باید تداوم داشته باشد.

دکتر شریف لک‌زایی اظهار کرد: همایش سالانه‌ای که اتحاد بخش و منسجم‌ساز نیروهای دغدغه‌مند انقلاب اسلامی است در عرصه تبیین مفاهیم و مسائل اساسی و کلیدی انقلاب اسلامی در این جلسه با موضوع استقلال و آزادی است.

وی با گرامیداشت یاد و خاطره شهدا با یادی از جناب دکتر علیرضا صدرا استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران کرد که تلاش‌هایش در توانمندسازی فلسفه‌سیاسی اسلامی قابل ارج‌گذاری و تحلیل است، گفت: دکتر صدرا گام‌های بسیار بلندی را نیز در مسیر توانمندسازی فلسفه سیاسی انقلاب اسلامی هم برداشتند که تامل در باب فلسفه سیاسی انقلاب اسلامی بعنوان نقطه بنیادین و اساسی برای پی‌ریزی بنیان حرکت انقلاب اسلامی هم ضروری و هم لازم است.

شریف لک‌زایی تاکید کرد: در مبحث یادآوری شعار اصیل انقلاب اسلامی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مجال‌های متعدد و زیادی فراهم بوده که راجع به این سه مفهوم کلیدی گفتگو و نظریه‌پردازی شود و ما به نقطه های قابل قبولی به جهت دانشی و فکری و فلسفه سیاسی دست پیدا کنیم البته این مسیر همچنان تداوم دارد و باید وجود داشته باشد و بتواند این بنیان اساسی را پی‌ریزی کند.

وی گفت: این حرکت عظیمی که اتفاق افتاد «انقلاب اسلامی» یکی از بزرگترین انقلاب‌های جهان مطرح است این نیازمند یک فلسفه سیاسی منسجم است که براساس آن بتوانیم نظریه دولت، آزادی، استقلال و عدالت و سایر مفاهیم کلیدی  انقلاب اسلامی را در پی آن مطرح کنیم.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان این که در این جلسه به تبیین مسئله آزادی در بیانیه گام دوم و استقلال در این بیانیه خواهیم پرداخت، گفت: اما بیشتر سعی می‌کنم یک مقدمات و کلیات و مفروضاتی را عرض کنم که در بیانیه گام دوم مورد توجه قرار گرفته.

وی بیان کرد: بحث استقلال و آزادی چنان که در متن بیانیه گام دوم هم به آن تصریح شده همزمان از دو مفهوم سخن می‌گوید استقلال و آزادی در یک نسبت و پیوند بسیار منسجمی و در ارتباط همدیگر قابل تحلیل هستند و نمی‌توانیم اینها را از هم جدا کنیم و در خود بیانیه هم به درستی و به دقت این دو مفهوم کنار همدیگر قرار گرفته است.

 

 تبیین«استقلال» در بیانیه گام‌دوم

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: در بیانیه گام دوم «استقلال» ملی به معنی آزادی ملت و حکومت؛ از تحمیل و زورگویی قدرت‌های سلطه گر جهان است که انقلاب اسلامی در این مسیر محکم و مقاوم ایستاده است و مقاومت ۴۴ ساله در این مسیر هست.

 

تبیین«آزادی» در بیانیه گام‌دوم

وی افزود: اما بخش دوم که آزادی هست؛ بیانیه گام دوم «آزادی» را در بخش آزادی اجتماعی مورد توحه قرار می‌دهد و این گونه ترسیم می‌شود به معنای حق تصمیم‌گیری و عمل‌کردن و اندیشیدن برای همه افراد جامعه با این سه عنصر کلیدی تصمیم‌گیری و عمل‌کردن و اندیشیدن مطرح است.

 

تفکر وجه بارز انقلاب اسلامی است

لک‌زایی ادامه داد: تصمیم‌گیری که خود انقلاب با تصمیم و انتخاب و حرکت و حضور همراهی همه اقشار اجتماعی بوده از سویی عمل کردن هم حضور در انتخابات در طول بیش از چهار دهه است و اندیشیدن که اگر بنا را بر این بگذاریم که انقلاب اسلامی یک انقلاب فکری، فرهنگی از نوع متفاوتی در دنیا بوده این حق اندیشیدن بسیار متفاوت و مهم و کلیدی می‌شود درواقع حرکت و تداوم انقلاب اسلامی بدون حق اندیشیدن همه ممکن نیست و تفکر وجه بارز انقلاب اسلامی می‌شود که اتفاقا آزادی و استقلال را هم می‌تواند تفسیر کند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار کرد: فرمایش حضرت آیت الله جوادی آملی است که انقلاب اسلامی یک تعدادی زندانی سیاسی را آزاد کرد ولی کار مهم و اساسی که انجام گرفت آزادی دانش‌ها و معارف اسلامی و وحیانی بود بنابراین این بخش دانش، آزاد‌اندیشی، حق اندیشیدن و تفکر زیر‌بنا و بنیاد هم آزادی و هم استقلال که باید این دو را در ارتباط با هم ببینیم، همچنین خود آزادی را هم در بیانیه با نگاهی که وجود دارد به سطحی از کنش‌های اجتماعی مرتبط می‌داند کنش‌هایی که در عرصه اجتماع و در فضای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ممکن است بوجود بیاید و باید وجود داشته باشد تا بتواند مسیر انقلاب اسلامی را تداوم ببخشد که در عرصه سیاست داخل و خارجی ما تاثیر‌گذار است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: مجموعه این ابعاد هم سطوح آزادی و هم سطوح استقلال را مورد توجه قرار می‌دهد اما این که چه تلقی از استقلال داریم؛ بیانیه گام دوم استقلال ملی را مورد توجه صریح قرار داده است که در عرصه تصمیم‌گیری و فضای اجتماعی و سیاست داخلی و خارجی استقلالی داشته باشیم که بعنوان استقلال ملی از آن یاد کنیم.

وی بیان کرد: اما چند نوع نگاه می‌توان به استقلال داشته باشیم این که ذاتی بپنداریم یعنی انقلاب اسلامی وقتی از استقلال سخن می‌گوید یک هویت جدیدی را مطرح می‌کند؛ یا در ذیل آنچه در دنیا و جهان معاصر می‌گذرد که ارزش‌هایی که مطرح می‌کند در تقابل و منازعه جهان است یا در ذیل ارزش‌ها در جهان؛ یا بصورت رویکری نگاه کنیم که لایه غیر هویتی می‌شود که بر هویت متمایزی از آنچه در دنیا می‌گذرد تعریف نمی‌کنیم، یک  نگاه دیگر این که استقلال را به معنای راهبرد تلقی کند، یا این که استقلال را بصورت استقلال ملی در نظر بگیریم؛ بنابراین چهار نوع رویکرد در مورد استقلال مطرح می‌شود که ذاتی و هویتی و رویکردی، راهبردی و ملی است.

لک‌زایی ادامه داد: معتقدم گرچه بیانیه بخش استقلال ملی را دارد ترسیم می‌کند که در عرصه داخل و خارج خودمان تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر باشیم اما به‌لحاظ هویتی دارد با جهان و کشورها صحبت می‌کند و شعارها و اهداف انقلاب بسیار متفاوت می‌شود حتی شعار استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی.

 

اگر انقلاب اسلامی خودش را ذیل غرب تعریف کند؛ فرمایش آیت الله جوادی آملی محقق «آزادی دانش‌ها و معارف اسلامی و وحیانی» نخواهد شد

وی گفت: اگر انقلاب اسلامی خودش را ذیل غرب تعریف کند فرمایش آیت الله جوادی آملی محقق نخواهد شد چون در دنیا در عرصه دانش، توسط آنها تولید می‌شود ما هم استفاده می‌کنیم اما نقطه تقابل با آنچه در فضای دنیا است از همین نقطه کلیدی است که نگاه هویتی دارد انقلاب اسلامی می‌گوید ما هم حرفی داریم برای دنیا و معتقدیم مسیر دنیا باید به شیوه دیگری حرکت شود که البته چون دو وجهی تلقی می‌شود و در عرصه داخلی و خارجی همزمان باید مورد توجه قرار گیرد این کاستی‌ها و بایستگی‌ها که باید وجود داشته باشد در داخل باید مورد توجه قرار گیرد تا به عرصه خارجی هم برسد و آنجا را هم تحت تاثیر قرار دهد.

 

لک‌زایی ادامه داد: بنابراین یک سطح، سطح داخلی هست که همین عرصه تصمیم‌گیری و عمل و اندیشه بر همه افراد جامعه است که بیانیه بطور صریحی بیان می‌کند و در این سه‌گانه تحقق پیدا می‌کند؛ حالا از بخشی از این  به نوعی رهایی از خود و ساختارهایی هم هست که در حوزه  عمل فردی و جمعی افراد را در داخل کشور تحت شعاع قرار می‌دهند که ما آنها را تحت عنوان عرصه داخل یا استبداد مورد توجه قرار می‌دهیم؛ اما سطح دوم حوزه عمل و اقدامات تحمیلی و سلطه‌گری‌های دولت‌های خارجی است در قبال یک ملت و دولت که بعنوان استقلال از آن یاد می‌کنیم و این استقلال هم  بُعد و جنبه هویتی و ذاتی دارد اگر چه سه بخش دیگر را هم ممکن است داشته باشد ولی جایی که نقطه تلاقی هست همین هست.

 

استقلال و آزادی در شمار برخی از ارزش‌های اسلامی است

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: اما در بخشی از بیانیه هم به بخش ارزش استقلال و آزادی تاکید می‌شود، در برخی از بیانات ممکن است که به مثابه روش تلقی شود آزادی به مثابه روش، روشی که ما را به هدف می‌رساند، این اشکال ندارد که در مباحث استاد مطهری که آزادی خودش کمال وسیله‌ای یا کمال هدفی است، که بعنوان روش یا ارزش تلقی می‌کنیم، به تعبیری که در بیانیه هست هم ارزش هست و هم روش البته در بیانیه بحث روش تاکید نشده ولی با تفسیری که از استاد مطهری و دیگربزرگان انقلاب داریم می‌توانیم بگوییم به مثابه روش می‌تواند تلقی شود و اشاره شده که این هر دو از جمله ارزش‌های اسلامی هستند و این هر دو عطیه الهی به انسان‌ها هستند و هیچ کدام تفضل حکومت‌ها به مردم نیستند، بنابراین هم استقلال و هم آزادی به رغم برخی از دیدگاه‌ها در شمار برخی از ارزش‌های اسلامی است.

 

 تبیین نظریه دولت مطلوب و نامطلوب علامه مرحوم نایینی

لک‌زایی گفت: بنابراین انگ واردانی هم به این نمی‌چسبد، از مشروطیت هم ما این را دنبال کردیم؛ یعنی بحث حریت در عرصه سیاسی و اجتماعی که در بیانیه هم بخش اجتماعی مورد توجه قرار می‌گیرد این همواره بعنوان یک موضوع بحث‌انگیز مورد توجه بوده است؛ دعوایی که بین مرحوم علامه نایینی و مرحوم آیت االه شیخ فضل الله بوده همین بود؛ البته در مقاله‌ای تبیین کردم که این منازعه آیا منازعه در مبانی بوده که این دوتا هردو عالم دینی و متفکرو روشنفکر دینی بودند که در مقاله تبیین کردم که با توجه به فضای متفاوتی که در تهران بوده و مرحوم شیخ فضل الله نوری این فضا را از نزدیک می‌بیند و لمس می‌کند این رگ‌های انحرافی را دارد مشاهده می‌کند و براساس آن موضع می‌گیرد؛ ولی مرحوم علامه نایینی در فضای نجف حضور دارد و براساس گزارش‌ها و روایت‌هایی که به این بزرگوار می‌رسد موضع می‌گیرد؛ ولی کاری که مرحوم علامه نایینی در رساله بسیار مهم تنبیه الامة و تنزیه الملة انجام می‌دهد تبیین مفاهم کلیدی مثل آزادی، مساوات، پارلمان و حتی مشروطه است و در یک جمله اگر بخوام عرض کنیم کاری که مرحوم علامه نایینی در رساله مهم تنبیه الامة و تنزیه الملة دارد انجام می‌دهد تبیین «نظریه دولت» است نظریه دولت ولایته بعنوان دولت مطلوب و نظریه دولت تقلبیه یا تقلبیه بعنوان دولت نامطلوب و البته تبیین آزادی و حدود آزادی در جامعه که به شدت مورد توجه است.

وی گفت: به هرحال این عطیه بودن الهی آزادی باید مورد توجه باشد و در بیانیه گام دوم هم تصریح شده، بیانیه در یک بند که به بحث استقلال و آزادی پرداخته شده هر دو اینها هم تعریف شده هم ابعاد هر دو گفته شده هم به ارزش استقلال و آزادی توجه شده و این که این تفضل الهی است بر انسان و هویت انسان و جایگاه و موقعیت انسان و براساس این نگاه می‌تواند متحول شود و این انسان هست که مسیر خودش را انتخاب می‌کند و حالا در برهه‌ای می‌بینم که این مسیر به انقلاب اسلامی ختم شده و بنابراین با همین مسیر و با همین نگاه و با همین تحلیل هم باید تداوم داشته باشد.

 

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: یک مطلب بسیار مهم که در بیانیه اشاره شد، وظیفه حکومت و دولت در باب استقلال و آزادی است و آنچه باید انجام دهند برای تامین استقلال و آزادی؛ در بیانیه فرمودند حکومت‌ها موظف به تامین استقلال و آزادی هستند؛  این چگونه اتفاق می‌افتد با وجود یک دولت قوی و یک جامعه قوی که دولت به معنی حاکمیت است که ارکان آن باید قوی باشد و جامعه هم باید قوی باشد در اقتصاد، سیاست و فرهنگ؛ که این یک مدل از جامعه و حکومت مطلوب است؛ البته جوامع و دولت‌هایی هم داریم که ممکن است هر دو ضعیف باشد که هم استقلال و هم آزادی دچار خلا خواهد بود، یا این که ممکن است دولت قوی باشد جامعه ضعیف باشد که مطلوب حاصل نخواهد شد؛ یا دولت ضعیف باشد و ملت و جامعه قوی باشد که باز هم مطلوب حاصل نخواهد شد؛ وقتی مطلوب «استقلال و آزادی» حاصل می‌شود و دولت به تعبیر بیانیه موظف است که از استقلال و آزدی جامعه حمایت کند که دولت قوی باشد و جامعه هم قوی باشد و مطالبه کند؛ چون در فضای آزادی یعنی تصمیم‌‌گیری یا در عرصه انتخاب کردن هست و من بعنوان یک شخص جامعه رای می‌دهم یا یک موقع خودم را معرض تصمیم مردم قرار می‌دهم و انتخاب شده هستم یا این که مطابق بیانیه آزادی فکری و آزادی بیان و انتقاد و .. همه این عرصه‌ها را شامل می‌شود.

وی عنوان کرد: در بیانیه به چهار دهه مقاومت و جهاد و همراهی مردم با استقلال و آزادی اشاره شده که فرمودند منزلت آزادی و استقلال را کسانی می‌دانند که برای آن جنگیده‌اند ملت ایران از جمله آنهاست از ابتدای تحریم‌ها شروع شده و همچنان ادامه دارد. ولی نکته دیگر نقش جوانان در بیانیه اشاره ند استقلال و آزادی کنونی ایران اسلامی دست‌آورد و بلکه خون‌آورد صده‌ها هزار انسان والا و شجاع و فداکار است غالبا جوان ولی همه در رتبه‌‌های رفیع انسانیت، ارزش‌گذاری این خون‌ها هم باز به همین بستگی دارد که این استقلال و آزادی در معنایی که در بیانیه تصریح شده بعنوان ارزش تداوم داشته باشد.

لک‌زایی گفت: یک مطلب بسیار مهمی که در بیانیه اشاره می‌شود و شاید مبتلا به ما هم باشد امروزه در جامعه که استقلال نباید به معنی زندانی کردن سیاست و اقتصاد کشور در میان مرزهای خود و آزادی نباید در تقابل با اخلاق و قانون و ارزش‌های الهی و حقوق عمومی تعریف شود که نیاز است تفسیر شود.

وی گفت: از یک طرف گفتیم انقلاب اسلامی حرف برای گفتن دارد و استقلال را ذاتی و هویتی تلقی می‌کنیم اما آیا به معنای این هست که مرزها را ببندیم و تبادل افکار و اندیشه وجود نداشته باشد؛ بیانیه این را نمی‌گوید اتفاقا تصریح می‌کند که ممکن است کسی این برداشت نادرست را داشته باشد؛ بخصوص در عرصه فرهنگی و علمی و دانشی باید این اتفاق بیفتد ما در حوزه علوم انسانی و اسلامی حرف برای گفتن داریم؛ تحریم‌های علمی در عرصه‌های علوم غیر انسانی است. که نقطه قوتش را غرب در همین دارد.

لک زایی گفت: یک بخش هم در بیانیه این که این که آزادی را نباید در تقابل با اخلاق وقانون و ارزش‌های الهی و حقوق عمومی قرار داد که عموم مردم به آن وفادار هستند؛ و این مرز باریکی است، بین این که در بستن ابواب تعاملات فکری و فرهنگی با دنیا و از طرفی در عرصه داخلی ما در تقابل با برخی از ارزش‌ها آزادی را تعریف کنیم، بنابراین گذشته از در هم تنیدگی و پیوندی که دو ارزش استقلال و آزادی با همدیگر دارند حراست و حفاظت این دو ارزش هم بر دوش ملت و هم بر دوش دولت است و نباید به بهانه آزادی استقلال مورد خدشه قرارگیرد و یا به بهانه استقلال به آزادی خدشه وارد شود.

انتهای پیام/