عضو شورای اسلامی شهر اصفهان:

امروز ضد پلت‌فرم‌های جمهوری اسلامی ایران نخبگان و دانشگاهیان فعال در میدان جهاد تبیین هستند

عضو شورای اسلامی شهر اصفهان گفت: امروز ضد پلت فرم‌های جمهوری اسلامی نخبگان و اساتید و دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی، طلاب و کسانی هستند که این مسئله جهاد تبیین را در میدان دارند دنبال می‌کنند.

به گزارش دفتر رسانه و ارتباطات نهضت استادی بسیج اصفهان، علی صالحی عضو شورای اسلامی شهر اصفهان در نشست تخصصی جهاد تبیین «ابعاد جنگ شناختی و نقش رسانه‌های داخلی» که به همت بسیج اساتید دانشگاه‌های آزاد اسلامی واحدهای تیران‌ و خوراسگان با همکاری سازمان بسیج اساتید و دفتر هم اندیشی اساتید نهاد رهبری دانشگاه آزاد اسلامی استان برگزار شد، با یادآوری این که الگوهایی که انقلاب اسلامی برمبنای آن به پیروزی رسید در چارچوب‌های ضد پلت فرمی بود، گفت: امروز ضد پلت فرم‌های جمهوری اسلامی نخبگان و اساتید و دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی، طلاب و کسانی هستند که این مسئله جهاد تبیین را در میدان دارند دنبال می‌کنند.

 

صالحی اظهار کرد: ابعاد جنگ ترکیبی یا هیبریدی که در شرایط فعلی نشانه‌های آن را می‌توانیم ببینیم در بخش‌های امنیتی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، بین‌المللی، نظامی، رسانه‌ای و شناختی کشور را درگیر کرده است و با یک هجمه همه جانبه در همه ابعاد افکار عمومی و سرمایه اجتماعی ما را تحت تاثیر قرار داده است.

 

وی برنامه‌هایی مانند آنچه دشمن در  رابطه با صنایع استان داشتند، یا ترور کوری که در استان سیستان و بلوچستان رقم زدند، یا حتی در رابطه با دانشگاه‌ها برنامه داشتند که جلوگیری شد و مواردی از این دست را از نشانه‌های امنیتی جنگ ترکیبی عنوان کرد و افزود: همزمان در عرصه اقتصادی مسئله نرخ ارز را داریم که در این شرایط یکی از کاتالیزوهای تنش‌های اجتماعی به نظر می‌رسد هر چند تلاشی‌هایی برای توقف آن بوده اما بازوی بسیار قابل توجهی است نباید غافل باشیم.

 

عضو شورای اسلامی شهر اصفهان ادامه داد: موضوعاتی که در دو قطبی‌سازی‌ها در فضای اجتماعی داشتیم مسئله حجاب و روحانیون، مسائل در حوزه سیاسی شایعاتی که در رابطه با سلامتی رهبر معظم انقلاب مطرح می‌کردند یا تهدیداتی که سران قوای را به نوعی در برمی‌گرفت و دنبال بودند بواسطه شایعات سلامتی رهبر انقلاب مسئله بی‌ثبات‌سازی را در نظام سیاسی کشور دنبال کنند.

 

وی افزود: حوزه نظامی را علاوه بر تجزیه طلبانی که در غرب و شرق کشور بود جبهه متفاوتی را در شمال غرب کشور داشتیم مانورها و رفتارهایی که در شمال غرب با تحریک‌های جبهه غربی عبری دنبال کردند.

 

صالحی در ادامه موضوع رسانه را مورد بحث قرار داد و گفت: موضوع رسانه یکی از بی‌سابقه‌ترین صف آرایی‌ها بود در این مدت دوماه و اندی این عرصه از نظر حجم تولید محتوا و عملیاتی که اتفاق افتاد بی‌نظیر بود حتی سال ۸۸ تجربه چنین اتفاقی را با بسترها و مقیاس خودش نداشتیم یعنی اگر مقیاس را برگردانیم اینقدر پشتیبانی رسانه وجود نداشت.

 

وی ادامه داد: الان فقط در ۴۵ روز ۳۴ هزار خبر در ۵ رسانه و چهار پلت فرم رسانه‌ای در رابطه با اتفاقات ایران ایجاد کردند که اگر با رسانه‌های بزرگ کشور خبرگزاری‌هایی که فعال هستند مقایسه کنیم، در زمان عادی رسانه‌های فعال ما روزانه کمتر از هزار خبر تولید می‌کنند که در مجموعه شاید به ۴۰ هزار خبر در ۴۵ روز نرسد یا اگر هم برسد در حوزه‌های مختلف است.

 

صالحی افزود: اما در ۴۵ روز این ۵ رسانه بیش از ۳۴ هزار محتوا تولید کردند و محتوایی که بعضا کاملا متمایز از هم بوده و قرابت و همپوشانی نداشته و این جدای از ارزیابی تحلیل محتوای رسانه تصویری آنها بوده، یعنی تحلیلی که شده سایت این رسانه‌ها، اینستاگرام و تلگرام و برنامه های توییتر است؛ برنامه‌هایی که بصورت ویدئویی زنده پخش کردند در این ارزیابی نیست.

 

وی توضیح داد: برای نمونه در یکی از این شبکه‌‌ها که اصالتا انگلیسی زبان هست و جمعیت انگلیسی زبان رسمی دنیا نزدیک یک میلیارد نفر است برای این یک میلیارد نفر در اینستاگرامش به زبان انگلیسی فقط ۱۳ هزار پست از ابتدای بوجود آمدن این صفحه اینستا تولید کرده اما این شبکه که جزو ۵ شبکه هم هست فقط نزدیک ۴۱ هزار پست برای ۳۰۰ میلیون نفر مخاطب فارسی زبانش تولید کرده است و در کنار آن ۲۴ ساعته شدن رسانه‌ها و در کنار آن توییتر که میانگن ایجاد اکانت حدود ۴ هزار اکانت در ماه بوده و در این ایام ۵۰ هزار اکانت جدید در توییتر فارسی ایجاد شده و پدیده بسیار قابل توجه کمپین‌سازی‌های جعلی بواسطه ربات‌های هوشمند است؛ که یکی از نتایج آن اتفاقی بود که در بازی اول فوتبال ایران در جام جهانی داشتیم و همین را تسری بدهید به بخش‌های مختلف از جمله اقدام‌های اخیر که با یک فیک نیوز تبدیل به کمپین‌های نمایشی می‌شود و به نوعی سلبریتی‌های ما را تحت فشار قرار می‌دهد؛ از طریق توییتر و واتساپ و غیره، آنها را در خلا و فضایی قرار می‌دهد که برخی رویکردهایی اتخاد کنند که بعدا پشیمان هم می‌شوند.

 

صالحی با بیان این که شاید یکی از مهمترین بخش‌ها حوزه شناختی است، مقاله‌ای در حوزه اقتصادی را مورد اشاره قرار داد و عنوان کرد: در حوزه اقتصادی تحلیلی رگرسیونی یک مقاله که جهش نرخ ارز را بررسی کرده نتیجه این بود که برای تحلیل نرخ ارز نزدیک ۵۰ درصد مولفه‌ها مربوط به مولفه‌های شناختی خریداران و فروشندگان ارز بوده است.

 

اساتید و دانشجویان و گروه‌های مرجع جزو زیست بوم رسانه‌اند

 

وی ادامه داد: در حوزه نظامی بازتابی که از رفتارها در شمال غربی بود عمق رویکرد شناختی را جدی‌تر احساس می‌کنیم و باید یک آرایش جدی را در حوزه رسانه‌ای کشور داشته باشیم، که ابزارها و پلت فرم‌های باید مدنظر ویژه قرار گیرد؛ البته یک ظرفیت مهم است که خود اساتید و دانشجویان و گروه‌های مرجع جزو زیست بوم رسانه هستند.

 

تلاش افراد و گروه‌ها در جنگ شناختی دستکاری کردن مجموعه ادراکات و باورهاست

 

صالحی در ادامه به تعریفی مختصر از جنگ شناختی اشاره کرد و افزود:  جنگ شناختی تلاشی است که روی باورها و نگرش‌ها و تصویر ذهنی و تصاویر ذهنی که از رویدادها داریم بسیار موثر است و تلاش افراد و گروه‌هایی که از بازوی شناختی استفاده می‌کنند دستکاری کردن مجموعه ادراکات و باورهای ما نسبت به محیط و رویدادهاست.

 

عضو شورای اسلامی شهر اصفهان گفت: در جنگ روانی یا نرم هدف این بود که با استفاده از مولفه‌های روانی و نگرشی اثری را در افرادی که مخاطب یک پیام یا اقدام هستند بگذارند یا تاثیری که منجر به رفتاری شود که مد نظرشان هست؛ اما جنگ شناختی مستقیما به نبرد باورها و نگرش‌های ذهنی افراد رفته و تلاش می‌کند با دستکاری کاملا اینها را تغییر دهد که شرایط وقتی پیچیده می‌شود که افراد تحت تاثیر این دستکاری‌ها نگرش و باور آنها کاملا متفاوت می‌شود حتی موضوعاتی که عادت شده که تغییر آن کار بسیار دشواری است، تغییر دهند.

 

وی افزود: ابعاد جنگ شناختی به قدری قوی هست که نه تنها عادت‌های افراد را تغییر می‌دهد بلکه نگرش‌ها و باورها و زمینه‌های ذهنی افراد را کاملا متفاوت می‌کند بطوری که مثلا در حوزه انتقال پیام که بیش از۶۰ درصد از تصویر ذهنی در رابطه با یک پدیده ناشی از مواجه اولیه است و مابقی تکمیل کننده و خیلی سخت است برداشت اولیه را تغییر داد اما جنگ شناختی بواسطه تحریف، بازنمایی واقعیت و سیاه کامی و غیره تلاش می‌کند در بازه بلند کاملا نه تنها عادت و رفتار را تغییر دهد بلکه فرد را در رابطه نتیجه‌گیری در نقطه مقابل قرار دهد بطوری که حتی از موضع گیری‌های مخالف دیدگاه قبلی احساس رضایت هم می‌کند و حتی گاهی فرد متوجه هم نیست چون خیلی نرم اتفاق می‌افتد.

 

وی با بیان این که نمونه روشنی از تاثیر عملیات شناختی است که اولویت تغییر می‌کند و فرد دچار خطای محاسباتی می‌شود؛ گفت: این وضعیت یک سلبریتی قطعا بعنوان جامعه نخبگان شناخته نمی‌شود و امکان عمیق شدن در این حوزه را ندارد.

 

جنگ شناختی قطع ارتباط فرد با گذشته و آینده را دنبال کرده در نقطه خلا روایت دستکاری ارائه می‌کند

 

وی سپس به نمونه‌هایی از جنگ شناختی دشمن اشاره کرد و گفت: همه اینها در این چارچوب یک فراگیری زمانی و مکانی و یک دستکاری عمیق شناختی را در رابطه با رویدادها و محیط بواسطه عملیات شناختی داریم، تکنیک‌های متعددی برای قطع ارتباط مخاطب با گذشته و آینده و قرار دادن فرد در یک نقطه خلا برای پذیرفتن روایتی که دارد با این دستکاری‌ها ارائه می‌شود دنبال می‌کنند.

 

وی گفت:  نکته مهم حوزه جنگ شناختی  و تفاوت جدی با جنگ سخت اینکه فردی که تحت تاثیر جنگ شناختی قرار می‌گیرد عملا کشته و مجروحی نداریم اتفاقی که می‌افتد این است در رابطه با تلفات یک نفر از جبهه خودی کم و مستقیما به جبهه مقابل اضافه می‌شود.

 

یک پیامد جنگ شناختی مسئله تقابل گروه‌های مردم است

 

صالحی افزود: نکته جدی‌تر بعد این جنگ شناختی است یعنی اگر اشغال و ویرانی در جنگ سخت را در نظر بگیریم  بعد جنگ شناختی مسئله تقابل گروه‌های مردم است چون این هجمه و قرار دادن افراد در خلا اطلاعاتی و ادراکی باعث می‌شود افراد به دنبال گروههای همانند خودشان بروند، افراد خیلی سخت‌گیر شوند، تفاوت‌ها را نپذیرند، صدای مخالف را برنتابند، خشونت سرشاری داشته باشند.

 

جنگ شناختی حرکت روبه جلو و فعالانه را از کشور می‌گیرد

 

این کارشناس حوزه رسانه ادامه داد: این باعث ایجاد جامعه متکثر و به نوعی فروپاشیده از نظر اجتماعی خواهد شد که افراد تاب و تحمل همدیگر را ندارند و شاید حتی زمینه را برای اشغال تهاجم نظامی فراهم می‌کند چون در رویکرد انفعالی قرار می‌گیرد و هویت‌ها و اشتراکات جامعه که بعنوان چسب اجتماعی عمل می‌کرده از بین می‌رود و هر گروهی تلاش می‌کند منافع محدود خود را تامین کند که فروپاشی گروه‌های اجتماعی موضوعی خطرناک است و حرکت روبه جلو و فعالانه را از کشور می‌گیرد.

 

صالحی با بیان این که در جنگ شناختی با تصویرسازی‌های ذهنی و الگوهایی ادراکات افراد را تغییر می‌دهند بطوری که روایت‌های متفاوت‌تری از واقعیتی که مشاهده می‌شود در ذهن افراد شکل می‌گیرد، نمونه آن را در حوادث اخیر شاهد بودیم که روایت اول و غالب این است که یک اغتشاشگر قصد داشت مدافعان امنیت را با کوکتل مولوتوف مورد حمله قرار دهد که توسط مدافعان امنیت نجات داده شد.

 

این کارشناس حوزه رسانه  در ادامه با تاکیئ بر این که روایت اول اهمیت زیادی دارد و بعد از چالش تصویر وارد چرخه نبرد روایت‌ها می‌شویم، گفت: الگوهای بومی را  در یک رفتار عقلانی و درست و تسلط بر پلت فرم را باید داشته باشیم.اصلی‌ترین موضوع مسئله ضد پلت فرم‌هاست که یک راهکار کوتاه مدت است.

 

صالحی توضیح داد: اگر هوش مصنوعی را بلند مدت و تسلط بر پلت فرم‌ها را میان مدت نگاه کنیم اما کوتاه مدت‌ترین راهکار ما مسئله ضد پلت‌فرم هست که باید تلاش کنیم تا مزیت‌های نسبی و رقابتی خودمان را در این جنگ شناختی تقویت کنیم.

 

الگوهایی که انقلاب اسلامی برمبنای آن به پیروزی رسید در چارچوب‌های ضد پلت فرمی بود

 

وی ادامه داد: الگوهایی که انقلاب اسلامی برمبنای آن به پیروزی رسید در همین چارچوب‌های ضد پلت فرمی بود بواسطه همین مسیر تلاش کردند و انقلاب رقم خورد؛ امروز هم ضد پلت فرم‌های جمهوری اسلامی نخبگان و اساتید و دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی، طلاب و کسانی هستند که این مسئله جهاد تبیین را در میدان دارند دنبال می‌کنند.

 

صالحی اظهار کرد: اگر با فوروارد کردن پست‌ها و یا با کپی و پیست کردن محتوا  برای مخاطبی که اصلا ما جزو دامنه تهیه محتوایش نیستیم جلو برویم احتمالا به جایی نمی‌رسیم ما باید گروهی که کنار پنجره ایستاده و صدای ما را نمی‌شنوند و گوش آنها به بیرون پنجره است را بتوانیم در میدان با آنها ارتباط بگیریم بتوانیم از ضد پلت فرم میدانی خودمان استفاده کنیم.

 

 

تاثیر فضای مجازی با گعده‌های تبیینی، نشست‌های آزاد اندیشی و گفتگو کاهش می‌یابد

 

وی در ادامه اظهار کرد: این گعده‌های تبیینی، نشست‌های آزاد اندیشی و گفتگوهایی که شکل می‌گیرد را باید توجه کنیم و ورود در لایه‌هایی که تا امروز صدای انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی به آنها نرسیده کمک می‌کند که تاثیر پلت فرم‌های رسانه‌ای و مجازی را کاهش دهیم و در غیر این صورت یا ما باید تسلط پیدا کنیم بر پلت فرم‌ها و شبکه‌های تولید محتوایی که الان دارد تولید محتوا می‌کند یا عادت‌های رسانه‌‌ای متفاوتی که توجه به منابع غیر رسمی هست یا این که از ظرفیت رسانه چهره به چهره و حضور میدانی استفاده کنیم.

 

صالحی افزود: در کنار این که رسانه‌های داخلی ما رسانه‌های رسمی و نیمه رسمی ما باید فراگیری تولید محتوا از نظر مخاطب را مدنظر قرار دهند و بخشی از جامعه که غالبا در تولید محتوای رسمی و غیر رسمی ما دیده نمی‌‌شوند توجه شود.

 

صالحی اظهار کرد: نکته آخر این که از ظرفیت گفتگو نباید غافل شد اگر تنش دارد بالا می‌رود  و فحاشی و خشونت وجود دارد به خاطر این است که فضای منطق تحلیل، تبیین و گفتگوی میدانی و چهره به چهره قرار است اتفاق نیفتند چون جنبشی که جنبش بی‌سر است هیچ دال گفتمانی و هیچ منطق گفتمانی مشترکی ندارد و شاید مشترک‌ترین مسئله‌اش عدم اطلاع از برخی رویدادها، نارضایتی از برخی تصمیم‌ها یا بوجود آمدن یک دشمن مشترک در حوزه‌های عقیدتی و نگرشی برای بخشی از جامعه داخل و خارج است که هر چند عدد آن قابل توجه نیست اما نمی‌‌شود بی‌توجه بود و باید این آرایش را بهم ریخت و با به میدان آوردن منطق گفتگو به نکاتی که شاید در این سال‌ها کمتر را جع به آن صحبت شده و باز کردن صندوقچه‌ها و بقچه‌هایی که شاید نسل جدید ما کوچکترین گزاره را از آن نشنیده‌اند، پرداخت و توجه کرد؛ چرا که برخی دانشجویان و جوانان ما حتی ساده‌ترین مسائل را نشنیده و اطلاعی ندارند.

 

انتهای پیام/